معنی شکست دادن، سخت زدن، بسختی تنبیه کردن، سرزنش کردن, معنی شکست دادن، سخت زدن، بسختی تنبیه کردن، سرزنش کردن, معنی alsت bاbj، soت xbj، fsoتd تjfdi lcbj، scxja lcbj, معنی اصطلاح شکست دادن، سخت زدن، بسختی تنبیه کردن، سرزنش کردن, معادل شکست دادن، سخت زدن، بسختی تنبیه کردن، سرزنش کردن, شکست دادن، سخت زدن، بسختی تنبیه کردن، سرزنش کردن چی میشه؟, شکست دادن، سخت زدن، بسختی تنبیه کردن، سرزنش کردن یعنی چی؟, شکست دادن، سخت زدن، بسختی تنبیه کردن، سرزنش کردن synonym, شکست دادن، سخت زدن، بسختی تنبیه کردن، سرزنش کردن definition,